چرا «سووشون» به یک سریال موفق تبدیل نشد؟ | پرهزینه، اما کمرمق؛ سقوط یک پروژه پر سر و صدا

رویداد ۲۴| مازیار وکیلی: سووشون با کلی سر و صدا تولید خود را آغاز کرد. اقتباس از یکی از مهمترین رمانهای ادبیات فارسی که داستانی جنجالی و ضد استعماری داشت به اندازه کافی کنجکاوی برانگیز بود که هر تماشاگری را ترغیب کند که به تماشای این سریال بنشیند. این سریال از همان مراحل اولیه تولید درگیر حواشی مختلفی شد. مالک نماوا در مصاحبهای اعلام کرد برای ساخت این سریال ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه شده است. مدتی بعد محمدحسین شانه ساز از اعضای هیئت مدیره پلتفرم نماوا ضمن تایید این موضوع اعلام کرد برای هر قسمت از سریال سووشون هشت میلیارد تومان هزینه شده در حالی که بودجه هر قسمت از یک سریال معمولی در صنعت نمایش خانگی چیزی در حدود سه میلیارد تومان است. همین موضوع باعث شد تا از همان ابتدای تولید توجهات به سوی سریال نرگس آبیار جلب شود.
همکاری دولتی و اعتراضات فرهنگی
از طرف دیگر دستگاههای دولتی از جمله وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همه همکاریهای لازم را با آبیار انجام داد و اماکن تاریخی را در اختیار آبیار قرار داد تا به عنوان لوکیشن سریال از آنها استفاده کند. این اقدام وزارت میراث فرهنگی اعتراضات فراوانی را به دنبال داشت. بعد از بالا گرفتن اعتراضات آبیار و تیم سازنده سریال اطمینان دادند که هیچ آسیبی به ابنیه تاریخی وارد نخواهد شد. علاوه بر این در آستانه پخش سریال نرگس آبیار و بهنوش طباطبایی در نمایشگاه کتاب حاضر شدند و به امضای رمان منبع اقتباس سریال برای خریداران و خوانندگان پرداختند. اقدامی که مورد نکوهش بسیاری از چهرههای فرهنگی قرار گرفت و این چهرهها اقدام آبیار و طباطبایی را یک سوءاستفاده تلقی کردند. تمام این اخبار و حواشی کافی بود تا سووشون پیش از پخش تبدیل به یکی از جنجالیترین سریالهای شبکه نمایش خانگی در سالهای اخیر شود.
توقیف پرحاشیه و بازگشت به پخش
بعد از انتشار قسمت اول هم سریال توقیف شد و همین موضوع هر چه بیشتر به حواشی سریال دامن زد. سریال توسط قوه قضائیه توقیف و حتی پلتفرم نماوا هم مسدود شد تا جنجالها و حواشی سریال به اوج خودش برسد. بعد از جنگ تحمیلی دوازده روزه میان ایران و اسرائیل سرانجام مجوز پخش سریال صادر شد و سووشون تا به امروز بدون مشکل خاصی در حال پخش است. اما بعد از رفع مشکلهای پخش سریال مشکل اصلی خودش را نشان داد سریال برخلاف تبلیغات زیادی که درباره آن انجام شده بود کیفیت لازم را نداشت و همین عدم کیفیت خیلی زود تاثیر خودش را گذاشت تا تماشاگر احساس کند فریب خورده است. فریبی که بیش از هر چیز محصول اقتباس ضعیف کارگردان و اجرای بد او از رمانی است که بدون شک یکی از برترین رمانهای ایرانی در دوران معاصر است.
از دوربین سرگیجه آور تا درام ناموفق
تماشاگران با اُمید و اشتیاق زیادی به تماشای قسمت اول سووشون نشستند باور نمیکردند با چنین پدیده عجیب و غریبی مواجه شوند. آبیار به سبک و سیاق فیلم ابلق تصمیم گرفته بود سووشون را هم به شیوه دوربین روی دست فیلمبرداری کند. دوربینی لرزان و پر از تکان که بدون دلیل خاصی مدام بین کاراکترها میچرخد و از دو سانتیمتری صورت آنها فیلمبرداری میکند. نتیجه این فیلمبرداری سرگیجه تماشاگری است که به لطف دکوپاژ و میزانسن عجیب خانم آبیار حتی یک لحظه نمیتواند روی شخصیتها تمرکز کند و آنها را به خوبی بشناسد.
سکانسهای طولانی و بیدلیل
نقطه ضعف بعدی سووشون تاکید بی دلیل آبیار در فیلمبرداری سکانسهای طولانی است. سکانسهای زائدی که مشخص نیست به چه دلیل درون سریال گنجانده شدهاند. مهمترین مثال برای چنین سریالهایی سکانس عروسی در قسمت اول سریال است که ظاهراً قرار است معرفی تمام شخصیتها را انجام دهد و خط اصلی داستان را هم مشخص کند. اما به دلیل جزئیات زائدی که در این سکانس (مثل سکانس رقص زنها با مردهای غریبه) به چشم میخورد تماشاگر نه به شخصیتها نزدیک میشود و نه حتی خط اصلی داستان سریال را به خوبی درک میکند. این موضوع درباره سکانس بیهوده و مضحک پخش نذری در دیوانه خانه هم صدق میکند. زری با لقمههای نان و خرما میان دیوانهها میچرخد و به آنها نذری میدهد و انواع و اقسام دیوانهها با وضعیتهای مضحک برای او ادا در میآورند بدون این که مشخص شود دلیل وجود چنین سکانسی چیست؟ به نظر میرسد آبیار این سریال را تبدیل به ازمایشگاهی برای اجرای ایدههای خود کرده است. البته این آزمایشها نتیجه خوبی به دنبال نداشته و حاصل کار باعث آشفتگی و سردرگمی تماشاگر شده است.
شخصیتپردازی کاریکاتوری
این اشکالات در مورد شخصیت پردازی سریال هم به چشم میخورد. زری بیشتر از این که زنی روشنفکر و مبارز باشد به یک مدل شبیه است که با پوشیدن لباسهای رنگارنگ سعی در جلب توجه تماشاگر دارد. این موضوع درباره یوسف هم صدق میکند. یوسف بیشتر از آن که یک مبارز صاحب ایدئولوژی باشد به یک پسر بچه لجباز شباهت دارد که میکوشد با سرکشیهایش توجه دیگران را جلب کند.
شکست پرهزینه یک اقتباس
نکته جالب توجه این جا است که نرگس آبیار هم زمان با ساخت سریال سووشون مشغول ساخت سریال بامداد خمار هم بود. مشخص نیست معیار پلتفرمها برای سپردن پروژههای پرخرج و سنگین به کارگردانان چیست. اگر بنا به کیفیت باشد که سووشون کیفیتی پایین و غیر قابل دفاع دارد. اگر ضوابطی مشخصی برای ساخت سریال وجود داشت آبیار نه تنها نباید پروژه دیگری را شروع میکرد بلکه برای ساخت چنین سریال بی کیفیتی باید ملامت هم میشد. به هر حال پرخرجترین سریال ایرانی تبدیل به شکستی تمام عیار شد و آبیار نتوانست از یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی اقتباس خوبی انجام دهد.



پول کارگران را نمیدهند آنوقت برای هر قسمت این سریال ۳۰ میلیارد تومان هزینه شده
حیف از این همه بودجه و حیف از رمان سووشون.ابیار و پاکروان در سووشون و تاسیان بد جوری سقوط کردن .هیاهوی بسیار برای هیچ!
خیلی هم فشنگه
و سریال ضعیفی که اتفاقا مناسب بچه ها نیست.
و منی که با دیدن قسمت اول بیشتر از این وقت خود را تلف نکرده و به تماشای adolecenc شاهکار نت فلیکس پرداختم
نوع حرف زدن شان کلافه کننده و بی حال که باعث می شه کانل عوض کنی
دیدنش صبر ایوب می خواد
ولی بچه ها که شیرازی هستن خوب بازی میکنن
و اقای درخشانی هم لهجه رو خوب یاد گرفته افرین
خانوم طباطبایی فقط فیگوره واصلا اون زری که باید باشه نیست
عمده مشکل سریال همین ممیزی و سانسور هست
سالانه هزاران میلیارد خرج ساخت فیلم و سریال میشه تو ایران اما اینقدر مزخرف هستند که حتی ما مردم اسمشون رو نشنیدیم
انگار پارچه ابریشمی رو دادی دست خیاط نابلد جنس نشناس. بهتره خانم آبیار فعلا روی رمانهای ساده ار کارکنند . حیف این رمان
بازیگران تکراری نه خانم طباطبایی نه اقای کی مرام تکراری اند
بازیگران زن اونقدر چهره شون رو جراحی کزدن که بهتره بیوتیب بلالگر بشن بازیگران زن توانمندی هستن که صورتشون دست نخورده
فیلم نامه اقتباسی باید باشه نه عینا مثل کتاب
لهجه شیرازی ضرورت نداشت چون بازیگران خودشون شیرازی نیستن خوب در نیامده بهترین فیلم نامه اقتباسی خودشون شاهکارند
اتوبوسی به نام هوس برباد رفته بلندی های بادگیر جین ایر
ربکا جنگ وصلح خوشه های خشم شاه لیر غرور وتعصب و.........
قرار نیست فیلم خواندن ِتصویری کتاب باشه واقعا کشش نداره
خدا کنه حداقل بامداد خمار اینطور نباشه
بهتره خانم آبیار از اول سووشون رو تدوین کنن تعداد قسمت ها کمتر بشه
ولی عامه پسند نیست
باید با روحیه ت سازگار باشه تا خوشت بیاد
خیلی بهتر از سریالای در حال پخش دیگه ست
در فیلم نفس خانم آبیار ، که واقعا زیبا هم ساخته شده بود هم مونولوگ درونی بازیگر را داشتیم ولی متاسفانه در سووشون به بدترین شکل ازش استفاده شده بود. خانم بهنوش طباطبایی هنرپیشه قدرتمندی هست ولی در این سریال فقط زیبایی چهره اشون قابل توجه بود و اون مونوگ روی سریال هم آزاردهنده و هم مصنوعی بود متاسفانه. حتی انگلیسی حرف زدنش مشخص بود که از روی متن هست . در مجموع کار ضعیفی بود از یک رمان درجه یک و امیدوارم مردم اول کتاب رو بخونند و بعد احیانا سریال رو ببینند من بیشتر از دو قسمت نتونستم ببینمش متاسفانه ولی قطعا همه با من موافق نیستند و ممکنه خیلی ها هم خوششون بیاد.